مترجم: عاطفه قاسمی
خودتان و اهدافتان را کشف کنید.
بیاموزید که چطور باید به یک مسیر شغلی روشن که در آینده خواهید داشت دست پیداکنید. از آخرین باری که که از خود پرسیدید در آینده میخواهم چه شغلی داشته باشم چه مدت میگذرد؟
اگراز زمانی که در دبیرستان بودید چنین ایده ای را در نظر نگرفته اید، در نتیجه ممکن است به آن شغلی که آرزوهای شما را برآورده کند و یا شما را به هدفتان برساند دست پیدا نکنید.
هرشخصی استعدادهایی دارد که زمانیکه کشف میشود و روی این استعدادها تمرین میکند می تواند دنیا را به جای بهتری تبدیل کند. احتمالا از انجام دادن این کارها بیشترین لذت را خواهد برد و زمانی که شما این کارها را انجام میدهید متوجه میشوید که اطرافیانتان واکنش خوبی نسبت به آن بروز میدهند. شاید آنها چیزهایی هستند که در طول ساعتها فعالیت به سمت آن ها جذب میشوید. و به دلیل انجام دادن همین فعالیتها میباشد که اطرافیان برای شما احترام قائل هستند.
زمانی که در حد تواناییهای خود استعدادهایتان را گسترش میدهید این امکان برای شما وجود دارد تا بیشترین همکاری را با دنیای پیرامون داشته باشید. و زمانی که زندگیتان را این گونه پیش میبرید از این رضایت شغلی و شخصی خود بیشترین لذت را خواهید برد.
سفر به سمت مسیر شغلی شما
پروسهی کشف این مسئله که قصد انجام چه کاری را دارید همان یافتن مسیر شغلی میباشد. همانند یک سفر است، سعی کنید با کشف خودتان شروع کنید: تلاش برای کشف شخصی که در زندگی روزمره خود همواره در پشت استرسها و مخفی کردن احساسات واقعی و در یک حالت دفاعی قرارگرفته است.
فقط یکبار نقاب خود را بردارید. سفر شما ادامه پیدا میکند. به دنبال کشف و تشخیص شغلی باشید که به شما اجازه میدهد تا از استعدادهای خود به خوبی استفاده کنید. و سپس این سفر را با توجه بسیار بر روی شغلها ادامه دهید، تا بتوانید شغلی را بیابید که خواستار آن هستید. و خود را در یک موقعیت بسیار خوب قراردهید تا بتوانید آن را به دست آورید. در واقعیت این سفر هیچگاه تمام نمیشود. چرا که زمانی که گفته میشود روی خودتان کار کنید به معنی تغییر، رشد، توسعه، تغییر در ایدهها و روشها جهت بهبود آنها میباشد.
زمانیکه از همان ابتدا جست وجو برای شغل مورد نظر خود را بر مبنای استعدادهای خود قراردهید، خود را در مسیر یک شغل مناسب قرارداده اید. حتی زمانی که مسیر درست بارها جابهجا شود.
چنین دستاوردی دربرگیرندهی پاسخ به این سه سوال میباشد:
من چه کسی هستم؟
چه کاری را می خواهم انجام دهم؟
چطور استخدام می شوم؟
۱-کشف کنید که واقعا چه کسی هستید
اولین سوالی که باید به آن پاسخ دهید این است که من چه کسی هستم؟ با جواب دادن به این سوال به دو دستاورد میرسید. اول این که از شما درخواست میکنیم استعدادهای خود را کشف کنید. و دوم از تستهای بر مبنای بررسی تواناییهای ذهنی استفاده میکنیم تا اولویتهای شما را کشف کنیم.
استعدادهای خود را کشف کنید.
اول از همه به سوالهای زیر پاسخ دهید:
چه زمانی شما بیشترین علاقه و تعهد برای انجام کاری را داشتهاید؟
چه زمانی بیشترین خلاقیت را داشتید؟
چه زمانی نسبت به خودتان و تصمیمهای خودتان بیشترین اطمینان را داشته اید؟
بهترین دستاوردتان از نظر خودتان چه چیزی میباشد؟
چه زمانی اطرافیان تصور میکردند که شما موفقیت بزرگی را به دست آوردهاید؟
چه زمانی از شغل خود بیشترین لذت را بردهاید؟
چه استعدادهایی دارید که به آن اعتماد دارید و در این موقعیتها از آن استفاده میکنید؟
برای چه چیزهایی استقامت بسیار زیادی میکنید؟
زمانی که دنیا شما را آشفته و گیج کند چه برخوردی میکنید؟
زمانی که حق انتخاب داشته باشید به چه نوع شغلهایی علاقه دارید تا در آن فعالیت کنید؟
زمانی که فعالیتهای مربوط به شغلتان تمام میشود چه کارهایی دوست دارید انجام دهید؟
اگر از نظر مالی نگرانی نداشته باشید تمایل داشتید تا چه کاری انجام دهید؟
در مورد هر یک از اینها فکر کنید و از جوابهای خود استفاده کنید تا سه استعدادی را تشخیص دهید که زمانی که موفقیت آمیز بوده است بیشترین استفاده را از آن کردهاید.
نکته
اگر در انتخاب کردن مشکل دارید از تکنیک هایی مانند paired comparison analysis استفاده کنید تا آنها را اولویت بندی کنید.
پرسش نامه شخصیت
در مرحله ی بعد از پرسشنامه شخصیتی استفاده میکنیم. به عنوان راهی که بررسی کنیم در رابطه با کار کردن با دیگران چه روش هایی را ترجیح میدهید.
روشهای بسیاری در دسترس است مانند Myers-Briggs و DISC®.
نکته ۱
تعدادی از آنها هزینهی بسیاری خواهد داشت، اگرچه باید اهمیت کاری را که انجام می دهید را نیز در نظر بگیرید. اگر در حال حاضر نمیتوانید آن را انجام دهید احتمالا ارزش دارد تا در آنها سرمایه گذاری کنید.
نکته۲
این امکان وجود دارد که در ابتدا پاسخ دادن به این تستها دشوار باشد. یک تکنیک میتواند این باشد که به روشی که خودتان میخواهید یک سری تغییرات ایجاد کنید و شروع به بهبود آن بکنید. و برای تشخیص دادن شغلی که مناسب شما باشد به این فکر کنید که چه نوع ویژگی شخصیتی احتمالا در این نوع شغل موفقتر خواهد بود. در مقایسه با ویژگیهای خودتان جه تطابق و یا اختلافهایی وجود دارد؟ این کار را بعدا انجام خواهیم داد.
نکته۳
به این تستها تنها به عنوان یک مشاوره نگاه کنید. شما نمیتوانید تنها با چندین سوال به تمامی پیچیدگیهای شخصیتی خود و تجربیات خودتان دست پیدا کنید.
با تست شخصیت شما یاد میگیرید که چه نکات مشترکی با دیگران دارید. شما هم چنین اختلافات کلیدی که با دیگر ویژگیهای شخصیتی دارید را کشف میکنید. زمانی که هیچ نوع ویژگی شخصیتی نه خوب است و نه بد این به شما کمک میکند تا انگیزهها و انرژیهای خود را کشف کنید و باعث میشود تا تمامی قدرت خود را صرف پیدا کردن آن المانهایی بکنید که در کارتان به آن نیاز دارید و از انجام دادن چیزهایی که انگیزهی شما را کم میکند و یا حواس شما را پرت میکند خودداری کنید.
زمانی که ویژگیهای شخصیتی خود را کشف کنید متوجه میشوید که چه کسی هستید. در نتیجه موجب میشود تا در تصمیمگیریهای خود حرفهای عمل کنید. انتخاب میکنید تا در هر موقعیت چه عکس العملی را نشان دهید و یا چگونه یک مسئله را نسبت به دیگری ترجیح دهید. شما میتوانید در هر مرحله که پیش میروید به یک خودآگاهی برسید. چرا که در هر مرحله خود را آزمون میکنید که چرا چنین تصمیمی را گرفتم. از نظر روانشناسی نیز نتیجه تصمیمی که میگیرید چه خواهد بود؟
زمانی که دلیل و چرایی انجام یک کاری را بدانید نحوهی انجام دادن و چگونگی آن آسانتر میشود.
یک شرحی از این که چه کسی هستید بنویسید
حالا همهی آموختههای خود را کنار یکدیگر بگذارید و یک شرح سادهای از این که چه کسی هستید بنویسد. برای کشف خودتان و یافتن اهدافتان این مرحله مهمی میباشد. از آن استفاده کنید تا به سوالهای زیر پاسخ دهید:
نقاط قوت و استعدادهای شما چیست.
چه استعدادهایی وجود دارد که به وسیله آنها دستاوردهای بیشتری را به کسب کردهاید.
چه نوع فعالیتهایی برای شما رضایت بخش تر است.
چه نوع فعالیتهایی از نظر روانشناسی شما را کاملا به سمت هدف راهنمایی کرده است.
نکته:
زمانی که به این عبارتها پاسخ میدهید مراقب باشید که تنها به کارهای سادهای که خوب انجامشان دادهاید نگاه نکنید. علاوه بر اینها ممکن است بسیاری از افراد این نوع فعالیت مورد نظر شما را خوب انجام دهند در نتیجه این نوع فعالیتها اطلاعات کمی را به شما میدهد.
به جای آن سعی کنید روی قسمتهای دشوارتری تمرکز کنید که تاثیر مثبتی گذاشتهاید. درحالی که دیگران نتوانستند آن نوع فعالیتها را انجام دهند.
۲- متوجه شوید که چه کاری را دوست دارید انجام دهید
حالا که متوجه شدید چه کسی هستید مرحله بعد این است که فکر کنید چه کاری میخواهید انجام دهید.
برای این که در زندگی خود تعادل داشته باشید و بتوانید به هدفهای خود برسید باید متناسب با این که چه کسی هستید شغلتان را تنظیم کنید وگرنه با کاری که انجام میدهید خوشحال نخواهید بود و احتمالا به خواستههایتان نمیرسید. علاوه بر اینها شغلی که مناسب شما نباشد استعدادهای متفاوتی را نیاز دارد که شما آن استعدادها را ندارید.اگرشما تلاش کنید تا مسیر شغلیای را دنبال کنید که نسبت به ارزشهای شما، عقاید و روشی که در دنیا به دنبال آن هستید مغایرت داشته باشد در نتیجه شما همواره در تقلا خواهید بود .و همواره در شرایط پر استرسی به سر میبرید.
نکتهای که در شروع باید به آن بپردازید فکر کردن به این مسائل است. تمرکز کردن روی شغلی که فکر میکنید برای شما مناسب میباشد. بعد از این مرحله ما این تصورات شما را با چند تست روانشناسی مختلف بررسی میکنیم. و سپس با فکر و تامل بیشتر آن را گسترش میدهیم.
بعد از تمامی این مراحل شما نیاز دارید تا مقداری زمان را برای بررسی و تحقیق در مورد ده شغلی که انتخاب کردید صرف بکنید.
گزینهها و حق انتخابهایتان را کشف کنید
با این عبارت که چه کسی هستید شروع کردید. شروع به فکر کردن در مورد شغلهایی کردید که با علایق و استعدادهایی که در آن عبارتها وجود داشت تطابق داشته باشد و برای آن مناسب باشد. اگر شما در حال حاضر در یک شغلی مشغول به کار هستید توجه به این مسئله به طور ویژه مهم میباشد. مهم این است که روی قسمتهایی تمرکز کنید که میتوانید تجربه کسب کنید و به شکلی عمل کنید که نحوه ارتباطتان با اطرافیان سطح شما را بالاتر ببرد. روی تمامی حق انتخابها و فرصتهای موجود تحقیق کنید و آنها را با هم مقایسه کنید. از نو شروع کنید. اگر عمیقا درباره کمپانی و یا حرفهی خود ناراحت هستید یک تغییر شغلی منطقی شاید بهترین کار باشد.
پس شروع کنید تا از خود بپرسید شغلی که در حال حاضر دارم این امکان را به من میدهد تا نسبت به ویژگیهای من منطبق و سازگارتر شود. حتی اگر شغلهای دیگری در کمپانی شما وجود داشته باشد که ارزش امتحان کردن را داشته باشد و حتی شغلهایی مطابق آن چه که شما انجام میدهید در سازمانهای دیگر وجود داشته باشد که حقوق بیش تری برای آن پرداخت کنند؟ پس بهتر است بررسیهایی را روی اینها انجام دهید زمانی که یک بار این کار را انجام دادید دوباره روی عبارتها و سوالهای موجود فکر کنید و سعی کنید گزینههای دیگری را کشف کنید.
درباره آینده فکر کنید
موضوعی که نمیتوان دربارهی آزمون شغلی آن را نادیده گرفت این است که آنها براساس اطلاعات گذشته میباشند و تنها میتوانند یک سری از شغلهای مهم را معرفی کنند. به همین دلیل آنها نمیتوانند شغلهای جدید را به شما معرفی کنند و یا اطلاعاتی درباره شغلهایی که معروفیت کمتری دارند را به شما معرفی کنند.
به نتیجه تست به عنوان یک نقطه شروع نگاه کنید. کمی خلاقیت فکری به کار ببرید. ببینید اگر شغلهایی با تکنولوژیهای جدید وجود دارد که ویژگیهایی را شبیه به ویژگیهای شما را تقاضا میکنند وجود دارد؟ سعی کنید آنها را بیابید. و یا ممکن است بسیاری از شغلهای ناآشنا وجود داشته باشد که میتواند برای شما مناسب باشد .
همه اینها را در کنار یکدیگر بگذارید
در حال حاضر تعداد بسیاری از شغلهایی که برای شما مناسب میباشد را تشخیص دادهاید. حالا زمان آن است که این گزینهها را خلاصه کرده و آنها را اولویت بندی کنید. در حال حاضر نیازی نیست که یکی از آنها را انتخاب کنید. اما گزینههای خود را به پنج یا شش حق انتخاب کاهش دهید. ( به این خاطر که زمانی که شما شروع به جستوجو کردن میکنید ممکن است که در مورد تعدادی از کارها به این نتیجه برسید که برای شما مناسب نمیباشد).
اگر دوباره در اولویتبندی مشکل دارید از آنالیز حذف بین دو گزینه استفاده کنید تا بتوانید حق انتخابهای خود را مرتب کنید.
در مورد هر یک از شغلها تحقیق کنید
در حال حاضر درمورد هر یک از این شغلها به یک درک ناقصی رسیدهاید که چه طور میتوانید این فعالیتها را انجام دهید. اما شما درحال حاضر احتیاج دارید تا درمورد گزینههای مختلفی تحقیق کنید که میتوانید از طریق آنها پول به دست آورید. تحقیق کردن درمورد شغلها چیزی نیست که خوشایند بسیاری از مردم باشد. اما ضروری میباشد تا گزینههایی را که به ظاهر بسیار مناسب میباشند اما متناسب با هدف و مسئولیت شما نمیباشد را محدود کنید.
بله این کاملا خستهکننده میباشد.اما به نتیجهی تصمیمات اشتباهی که ممکن است اتخاذ کنید بیندیشید. مطمئنا ارزش این را دارد که برای کشف حق انتخابهای خود وقت صرف کنید، به جای این که یک عمر خود را برای داشتن یک تصمیم اشتباه سرزنش کنید.
راههای تحقیق در مورد شغلهای مورد نظر:
برای تحقیق در مورد شغل ها از سایت Acinet.org استفاده کنید. در نتیجه شما میتوانید گرایشات صنعتی، سطح حقوق، ویژگیهای مورد نیاز و شغلهای در دسترس را کشف کنید.
آنالیزPEST را برای خودتان انجام دهید. تا بتوانید دیدگاه خودتان را درمورد شغلهای مختلف تشخیص دهید.
مجلههای مربوط به صنعت و یا مجلههایی را که برای شغلهای مختلف میباشند را مطالعه کنید. و متوجه شوید که تحت چه شرایطی هر یک از این صنایع احساس رضایت میکند. بازیکنان اصلی در این عرصه چه کسانی هستند. چه مشکلات و مسائلی در این زمینه وجود دارد. هم چنین شغلهای خالی که تقاضا در آن وجود دارد را جستوجو کنید.
حرفهای عمل کنید
در فعالیتهای شغلی شرکت کنید. وبسایتهای شرکتهای مختلف را مشاهده کنید. و به دقت توجه کنید که شرکتها چگونه با مطبوعات صحبت میکنند.
متوجه شوید که سازمانها در کدام قسمتها پایهایتر عمل میکنند.
فعالیتهای داوطلبانه انجام دهید.
پارهوقت و یا حتی فصلی برای صنایع مختلف کار کنید.
زمانی که از گرایشات شغلی برای تشخیص شغلهایی که برای شما امکان پذیر است استفاده میکنید مراقب باشید که عشق و علاقهی بسیار برای شغلهایی که احتمالا در آنها موفق میشوید. ممکن است هدف و وظیفهی شما را تحتالشعاع قرار دهد.
هم چنین در بین اشخاص داخل یک صنعت یک میل طبیعی وجود دارد که نسبت به دیدگاههای خودشان مغرور باشند. از این موضوع آگاه باشید و نسبت به کنایهها حرفهای عمل کنید.
با اتمام تمامی تحقیقات مورد نیاز شما ممکن است چندین شغلی که برای شما مناسب بوده را رد کنید. حالا زمان آن رسیده که یک گزینه را انتخاب کنید. دوباره آنالیز انتخاب بین دوگزینه و حذف دیگری ممکن است مفید باشد. اگرچه Decision Matrix Analysis نیز میتواند زمانی که انتخابهای متنوعی وجود دارد در مقایسه بین آنها به شما کمک کند.
۳- به این سوال پاسخ دهید که ” چگونه استخدام میشوم؟”
در آخرین عبارت شما به این سوال پاسخ خواهید داد.
با نوشتن عبارت من چه کسی هستم و تحقیقات شما که در جهت دهی به شما کمک کرد، حالا زمان آن رسیده است که به طور دقیق نحوهی پیشرفت خود را برنامه ریزی کنید. تعدادی از اشخاص گرایش پیدا میکنند تا از آن چیزی که هدفشان بوده است به سمت تحقیقاتی که کردهاند تغییر عقیده بدهند. این اشتباه است به این خاطر که به جز این که شما یک برنامه دارید بسیار دور است که یک شغل بسیار عالی به شما پیشنهاد شود.
ابتدا برنامهی خود را بهبود دهید. احتمال این که به چیزی که میخواهید برسید بیشتر خواهد شد.
با نوشتن شغلهایی که میخواهید شروع کنید. تمامی دیدگاهها و شرایطی که یک حرفه باید داشته باشد چه مواردی هستند؟
مراحلی که باید طی کنید و دستاوردهایی که میبایست داشته باشید را یادداشت کنید. چه ویژگیهایی را باید فرا بگیرید؟ چه تجربیاتی را باید کسب کنید؟ چه سازمانی میتواند بهترین شروع برای شما باشد؟
برای هریک از این عوامل یک برنامه همراه با جزئیات بنویسید:
اینها اهداف کوتاه مدت شما هستند.
مطمئن شوید که اهداف شما هوشمندانه است.
به عقب برگردید. و اتفاقاتی که ممکن است در آینده رخ دهد و احتمالا مشکلساز هم باشد را تشخیص دهید.
در برنامهریزیهای خود به عبارت ” چه میشود اگر” نیز فکرکنید. برای مثال اگر امسال نتوانید نمره مورد نیاز را کسب کنید چه میشود؟
نکتهی۱:
هرچه قدر در برنامهریزیهای خود درمورد اتفاقاتی که ممکن است در آینده رخ دهد و مشکل ساز شود بیشتر فکر شود، احتمال این که در مقابل اتفاقات پیش بینی نشده جان سالم به در ببرید بیشتر است. هم چنین در مواجه با اتفاقات ناگهانی اعتماد به نفس بیشتری خواهید داشت.
نکته۲:
فرصتهای بیشتری که برای شما وجود دارد را تشخیص دهید. بهترین شغلی که میتوانید داشته باشید را انتخاب بکنید. تا جایی که امکان دارد بر روی ایجاد فرصتهای بیشتر تمرکز کنید.
حالا شما آزاد هستید که آرزوهایی که در مورد آیندهی شغلی خود دارید را با اعتماد به نفس دنبال کنید. مطمئنا هیچ گونه ضمانتی وجود ندارد. اما با کمی برنامهریزی درست و با نگاه بر واقعیتهای شغلی که خواستار آن هستید. این امکان برای شما وجود دارد تا به آن جامهی عمل بپوشانید.
نشانههایی که در ارزیابی مسیر شغلی ممکن است درج شود:
شغل شما از هرگونه چالش و هیجان خالی میباشد.
شما احساس می کنید که از شما قدردانی نمیشود.
ترفیع و فرصت رشد شما بسیار محدود است.
هیچ گونه سرگرمی وجود ندارد.
یادگیری جایگزین کارهای روتین شده است. احساس می کنید که مهارت و استعدادهای شما در حال تلف شدن است.
از استرس و اضطراب رنج می برید.
نکتهی کلیدی
پیدا کردن یک مسیر شغلی یک فرایند است. تلاش بسیار در مرحلهی برنامه ریزی از تلاش برای رسیدن به نتیجه بهتر است. کشف خود واقعیتان، اهدافتان و احساسات کاریتان سخت میباشد. شما ممکن است این فرایند را در طول عمر کاریتان چندین بار طی کنید. تمامی این تلاشها مطمئنا ارزشش را دارد. زمانی که به طور شفافی متوجه میشوید که چه مسیر شغلی را باید انتخاب کنید.
منبع: Mindtools.com
برای مطالعه مقاله اصلی اینجا را بخوانید.